تاریخ طبری:جلد پنجم:فتح مکران
فتح مکران
گوید: حکمبنعمروتغلبی آهنگک مکر ان کرد وشهاب بنمخارقبنشهاب بدو پیوست .سهیل بنعدی وعبدا لله بنعبدا لله بنعتبان نیز به كمك وی رفتند و نزديكشهر رسیدند که مردم مکران آنجا رفته بودند واردوزده بودند » وقتی مسلمانانآ نجا رسیدند شاهشان ر اسل»شاهدیارسند» ببامد و به آنها پیوست درچند منزلیفهر که پیش گروههای مردم مکر ان آنجا رسیده بو دند وانتظار گروههای دیگررا میبردند تلاقی شد خدا راسل را هزیمت کرد واردو گاه وی بتصرف مسلهانان در آمد و در نبردگاه کشتار بسیار کردند چند روز در تعاقب آنها بودند و کسمی کشتند تا به نهررسید ند» ودر مکران اقامت گر فتند.
حکمخبر» فتحرا برای عمر نوشت وبا خمسها همراه صحار عبدی فرستاد و دربارة فیلان دستور خواست وچون صحار خبر وغنایم را پیشعمر برد» ازاودربارة مکران پرسید وچنان بود کههر که پیش ویمیرفت دربارهٌ ناحیهای که از آنجا آمده بود پرسش می کرد.
گفت: «ای امیرمومنان سرزمینی است که دشت آن جبل است و آب آن وشل (اندله) ومیوء آن دقل(خرمای بد)است ودش._آشها بطل (دلیر) است»خیرش قلسیل
�جلد پنجم ۱۳۰۷
است وشرش طویل و بسیار» آنجا قلیل است و فلیلدر خطر تباهی» وهساورایآن از
اينهمبدتر است.» عمرگفت: «سجعگوبی یا خبر گزار؟» گفت: «خبر گزارم»
گفت: «بخدا مادام که اطاعت من کنند سپاه منغزایآنجا نکند»
آنگاه به حکم بن مرو وسهیلنوشت کههیچکس ازسپاه شما از مکراننگذرد بهاین سوی نهربس کنید. بگفتتا فبلان را در سرزمین اسلام بفروشد و بهای آنرا میان غنیمت گیران تقسیم کند .