تاریخ طبری:جلد پنجم:فتح گرگان
فعح گر کان
گوید: آنگاه سویدبنمقرن در بسطام اردوزد و به پادشاهگرگان رزبان صول
نامه نوشت» پس از آن آهنککوی کرد» رزبان صول به او نامه نوشت وخو اهانصلح
شد که جزیه دهد وجنکك گر گان را عهده کند واگر مغلویشد کمکشکنند که پذبرفته
شد ورزبان صول پیش از آ نکهسوید واردگرگان شود به پیشواز وی آمد که بارزبان
وارد شهر شد و آنجا اردوزد تا حراج را برای وی وصول کردند و مرزها را به او
گفتند که همه جا را با تر کان دهستان استوار کرد و از کسانی که برای حفاظت آنجا
اقامت گرفته بودند» جزیه نگرفت واز دیگر مردم آنجا جزیهگرفت و میان خود و
آنها مکتوبی نوشت به این مضمون:
«بنام خداو ند رحمان رحیم
«اين مکتوب سویدینمترن است برای رزبان صول پسر رز بان
«ومردم دهستان ودیکر مر دم گر گان. شما در پناهید» حفاظت بعهدهٌ ماست
«وجر به بعهدة شماست: ه سای به اندازه توانتان» از هر که بالغ است .
تاریخ جصان
�۱۹۷۸ ترجمٌ تاریخ طبری
«مر کش از شمارا که به كمك گیر یم جزبهاش از آن اوست» جانها ومالهاو «دینها وترتیبات دینشان ایمن است ومادام که جزبه دهند وبه رهماندهرا «ر هنمایی کنندو نیکخو اهی کنند وهسلهانانر امهمان کنند و تماس بادشمن و «خحبانتاز آنها سر نز ند» جیزی از ابنتغییر نیابد. هر کهبما ندحقوق ویمانند «آنهاست و هر کسه برود در امانست تا به امانگاه خود برسد هر که « مسلمانی را دشنامگوید عقوبت بیند و هر که او را بزند خونش حلال
( است. «سو اد بن قطبه وهندبنعصمرو وسماكپنمخرمه و عتیببن نهاس رشاهدند و به سال هیجدهم نوشتهشد.»
اما بگفتةٌ مدائنیکرگان در ایام عشمان به سالسیام فتح شد.